3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
بسمه تعالی
عنوان مقاله : نظریه های امپریالیسم
تدوین: موسی مباشری بهجت آبادی
چکیده
واژه "Imperialism "، در لغت بهمعنای جهانجویی، جهانگشایی، امپراطوریگرایی، سلطهگرایی، جهانخواری و جهانسالاری است. امپریالیسم، در اصطلاح عنوانی است برای قدرتی (یا دولتی) که بیرون از حوزه ملی خود به تصرف سرزمینهای دیگر بپردازد و مردم آن سرزمینها را به زور وادار به فرمانبرداری از خود کند و از منابع اقتصادی و مالی و انسانی آنها به سود خود بهرهبرداری کند. امپریالیسم بهمعنای تشکیل امپراتوری از آغاز تاریخ بشر وجود داشته است اما به معنی امروزی واژه ی امپریالیسم در 1890 در انگلستان رواج یافت. به زودی در زبانهای دیگر بکار گرفته شد و از آن برای بیان کشاکشهای قدرتهای اروپایی رقیب برای بدست آوردن مستعمره و حوزه? نفوذ در افریقا و دیگر قارهها استفاده شد. این کشاکشها که از دهه? 1880 تا 1914 بر سیاست بین المللی حاکم بود، سبب شد که این دوره «عصر امپریالیسم» نامیده شود. امپریالیسم همراه با پسوندهایی چون امپریالیسم اقتصادی، امپریالیسم نو و همینطور امپریالیسم فرهنگی به کار رفته است در واقع سه نوع امپریالیسم میتوان تصور کرد که عبارتاند از: 1- امپریالیسم سیاسی 2- امپریالیسم اقتصادی 3- امپریالیسم فرهنگی ورسانه ای .
دخالتهای سیاسی؛انجام کودتاهای نظامی؛ ایجاد درگیریهای مرزی و جنگ بین کشورهای پیرامونی؛تقویت اغتشاشهای داخلی؛تقویت مرزهای جاسوسی و حکومتهای نامری استفاده گسترده از تبلیغات و رسانههای گروهی؛تدوین و استقرار نظام تعرفهای و تعیین قیمتها و موارد دیگراز ابزارهای حفظ سلطه امپریالیسم است. برخی از اندیشمندان ریشهی شکلگیری پدیدهی استعمار را در روابط بینالملل، عامل سیاسی- روانی میدانند و معتقدند رقابتهای سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ اروپایی و تلاش برای دستیابی به قدرت و حیثیت بیشتر (در مقایسه با رقبا) عامل اصلی گسترش استعمارگری است. این ایده را میتوان در مباحث نظریهپردازان آلمانی و اندیشمندانی چون هاینریش فرید یونگ پیدا کرد. اندیشمندان ریشهی شکلگیری پدیدهی امپریالیسم درزمینه های زیر می دانند: سیاسی و روانی، امنیتی، ملیگرایی (ناسیونالیسم)، نژادی، تبیین زیستشناسانه، تبیین جامعهشناختی، امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی، نظریات اقتصادی کلاسیک، نظریات مارکسیستی، نظریه برون گرا و نظریات مرکز-پیرامونی
تئوری های امپریالیسم در دو زیر مجموعه کلان «کلاسیک» و «نو یا جدید» قرار می گیرد.الف- نظریه های کلاسیک : شامل نظریه کلاسیک سیاسی ونظریه های کلاسیک اقتصادی ونظریه مارکسیستی می باشد نظریه پردازان امپریالیسم به دوگروه لیبرال ومارکسیست تقسیم می شوند معروفترین نظریه پردازان لیبرال جان هابسون وشومپیتر ومعروفترین نظریه پردازان مارکسیست : لنین، هیلدینگ، کائوتسکی وروزالو گزامبورک می باشند. معروفترین دسته بندی از امپریالیسم نو متعلق به «چارلز رینولدز» است. در امپریالیسم نو «پویش» امپریالیستی مطرح است. «رینولدز» تبیین های مختلف امپریالیسم را با چهار عنوان تجزیه و تحلیل می کند که عبارت از:1-امپریالیسم ناشی از قدرت 2- امپریالیسم اقتصادی3-تبیین زیست شناسی اجتماعی امپریالیسم4-امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی می باشد. امپریالیسم یک مفهوم جدیدتر را نیز شامل می شود و آن گسترش گرایی کشورهای پیشرفته اروپایی در بقیه جهان در 500 سال اخیر است. این نوع گسترش و توسعه، از نزدیک به زایش و بلوغ سرمایه داری نسبت داده شده است.
کلمات کلیدی :
امپریالیسم، امپراتوری ، امپریالیسم اقتصادی، امپریالیسم سیاسی، امپریالیسم فرهنگی، امپریالیسم نو، امپریالیسم سرمایه دار وتئوریه های امپریالیسم
¤ نویسنده: موسی مباشری